بازدید امروز : 104
بازدید دیروز : 74
امام خمینی(ره) در کتاب نصایح خود دل خوشی از اعتماد به نفس نشان نمی دهد و انسان را از این کار بر حذر می دارد، دلیل چیست؟
برای رسیدن به پاسخ لازم است بدانیم که اعتماد به نفس، هم می تواند ممدوح باشد و هم مذموم؛ لذا مقصود امام خمینی (رحمةالله علیه) از برحذر بودن از اعتماد به نفس، جنبه ی منفی آن است.
اعتماد به نفس در صورتی مثبت است که خداوند در آن دیده شود؛ یعنی در حقیقت اعتماد به خدا و توانایی هایی است که خداوند به انسان داده است و ریشه در توکل دارد و اعتماد به نفس منفی هم در صورتی است که خدا در آن دیده نشود و به صورت سکولار به توانایی های خود نگاه کنیم.
گفت آرى گر توکل رهبر است---این سبب هم سنت پیغمبر است
گفت پیغمبر به آواز بلند--- با توکل زانوى اشتر ببند
رمز الکاسب حبیب اللَّه شنو--- از توکل در سبب کاهل مشو
برای رسیدن به پاسخ لازم است دورنمایی از اعتماد بنفس و توکل را ترسیم کنیم.
«توکل»
توکل به معنای اعتماد (لسان العرب ج 15 ص 388) است، که اگر با کلمه علی متعدی شود و به شکل فعل درآید به معنای تکیه و اعتماد کردن به دیگری خواهد بود. (مفردات راغب اصفهانی ص 882) وقتی گفته می شود: «توکلت علی الله» به معنای این است که به خداوند در هر امری اطمینان و اعتماد می کنم. (المصباح ج 1 و 2 ص 670 ذیل واژه وکل)
معناى توکل این است که بنده پروردگار خود را وکیل خود بداند و او را همه کاره و مدبر امور خود بداند، به این معنا از تمسک به اسبابى که از سببیت آنها آگهى دارد- و یکى از آنها خود اوست- که علتى است ناقص، دست برداشته و به سبب حقیقى که تمامى اسباب به او منتهى مىگردد تمسک بجوید. البته در این حین از سبب های عادی نیز که آن را خدا اعطا کرده است بهره می برد، اما توجه و تکیه گاه او خدا است. نظر مرحوم علامه طباطبائی (ره) در این زمینه موید همین مطلب است:
نظر صائب آن است که انسان به آن چه که از اسباب ظاهرى بر مىخورد و پى مىبرد، وثوق و اتکاء نکند، بلکه معتقد باشد که هر سببى هر اثر و خاصیتى دارد خداوند به آن افاضه کرده، بنابراین در رسیدن به غرض و هدف خود به پروردگار خود اتکاء کند. ( ترجمه المیزان، ج9، ص: 56)
در جای دیگر می فرماید: اسباب عادى بخاطر این که در تاثیر خود مستقل نبوده و در ذات خود بىنیاز و بىاحتیاج بغیر خود نیستند بناچار مىباید کسى که در مقاصد و اغراض زندگیش متوسل به آنها مىشود در عین توسلش به آنها، متوکل بر غیر آنها و سببى که فوق آنها است بشود، تا آن سبب، سببیت این اسباب عادى را سبب شود، و در نتیجه سببیت اینها تمام گردد، که اگر چنین توکلى بکند بر طبق روش صحیح و طریق رشد و صواب رفتار کرده، نه اینکه اسباب عادى را که خداوند، نظام وجود را بر اساس آنها بنا نهاده مهمل دانسته هدفهاى زندگى خود را بدون طریق طلب کند، که چنین طلبى ضلالت و جهل است. ( ترجمه المیزان، ج11، ص 299).
«اعتماد بنفس»
انسان برای دست یابی به موفقیت و رسیدن به هر کمالی نیازمند عنصری به نام اعتماد به نفس و پذیرش توانایی خود است. اعتماد و باور به این که می تواند، موجب می شود تا امید به دست یابی در وی تقویت گردد و انگیزه ای برای انجام کارهای سخت و دشوار در او پدیدار شود. از این رو روان شناسان و اندیشمندان حوزه های رفتار شناختی بر این باورند که اعتماد به نفس نه تنها نیمی از موفقیت است، بلکه عامل اصلی بروز توانایی ها در انسان و شکوفایی استعدادهاست. کتاب های بسیاری در این حوزه از سوی روان شناسان نگاشته شده است.
در مورد تعریف اعتماد به نفس می توان گفت: دیدگاهی است که فرد نسبت به خود دارد، و به فرد اجازه می دهد تا از خود تصویری مثبت و واقعی داشته باشد، و بر اساس آن چه دیگران فرد را می بینند و یا تعریف می کنند پایه گذاری نشده است. اعتماد به نفس ربطی به کارهایی که فرد انجام می دهد، کسانی که می شناسد و یا دارایی هایی که کسب کرده است، ندارد. اعتماد به نفس به رابطه فرد با خودش، و میزان راحتی، حامی بودن، و آرامش بخشیدن این رابطه به فرد، مربوط است. اعتماد به نفس الزاماً خصوصیتی نیست که در همه ابعاد زندگی فرد تبلور داشته باشد.
معمولا افراد در بعضی از جنبه ها اعتماد به نفس دارند (مانند درس یا ورزش) اما ممکن است در بعضی از جنبه ها اعتماد به نفس نداشته باشند (مثل تیپ و قیافه یا روابط اجتماعی). اعتماد به نفس دو رکن اساسی دارد، شناخت استعدادهای خود و باور کردن آنها. بنابراین هر کس باید به خودشناسی بپردازد و استعداد ها و توانایی های خدادای خود را بیابد و آنها را به کار گیرد.
البته داشتن اعتماد به نفس به این معنی نیست که فرد قادر به انجام هر کاری هست، بلکه افراد با اعتماد به نفس انتظارات واقع گرایانه دارند. حتی وقتی که بعضی از انتظاراتشان برآورده نمی شود دیدگاه مثبت شان را حفظ می کنند و خودشان را طرد نمی کنند. آنها خود را دوست دارند، آنها خود را درک می کنند، خواسته های خود را می شناسند، مثبت می اندیشند و ماهرانه رفتار می کنند. آنها استقلال عمل دارند و مسؤولیت پذیر و پیشرفت گرایند و در ایجاد رابطه با دیگران توانایند و از هرگونه گوشه گیرى دورى مىجویند.
اعتماد به نفس سبب مىشود فرد مسؤولیتهاى خویش را با اطمینان کامل انجام دهد و با افزایش قابلیتها و توانایى هایش از هرگونه توقف و سکون بپرهیزد. در واقع اعتماد به نفس به معناى باور کردن قابلیت انسانى خویش، روبهرو شدن فعال با رویدادهاى زندگى و انجام دادن درست وظایف است. بنابراین، اعتماد به نفس از درون فرد سرچشمه مىگیرد نه از بیرون. افرادى که از اعتماد به نفس کافى برخوردارند، استقلال عمل دارند و مسؤولیت پذیر و پیشرفت گرایند؛ ناکامىهاى زندگى را مىپذیرند؛ بر ایجاد رابطه با دیگران توانایند و از هرگونه گوشهگیرى دورى مىجویند .
«دیدگاه قرآن درمورد اعتماد بنفس و توکل»
اعتماد بنفس به معنای روان شناسانه ی آن در برخی مواقع با توکل قابل جمع نیست و خود بر جای آن نشسته است. مانند جای که استقلال در عمل را بیان می کند، در این هنگام اعتماد به خود یعنی اراده ی خدا و توفیقات او را نادیده گرفتن و خود را همه کاره دانستن؛ در حالی که اراده ی ما فقط علّت ناقصه ی فعل خودمان می باشد نه علّت تامّه ی آن.
اما در قرآن هرگاه سخن از اعتماد به نفس به میان می آید به این معنا است که انسان قدر و منزلت خویش را در هستی بداند و به این نکته توجه داشته باشد که خداوند همه توانایی ها و قدرت ها را به شکل اسمائی در وی قرار داده است «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها؛ سپس علم اسماء [علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات] را همگى به آدم آموخت» (بقره/31).
از سوئی همه هستی از زمین و زمان و آسمان و هر آن چه در آن هاست را مسخر او کرده تا بتواند با همت، پشتکار، خلاقیت، ابتکار و استقامت و اراده قوی خود برای رسیدن به کمال لایق و شایسته اش از آنها بهره برد. کمالی که انسان شایسته آن است، کمال خلیفه اللهی است که بتواند هستی را به اذن و حکم الهی مدیریت کند و به عنوان رب طولی به پرورش موجودات هستی بپردازد. این همان چیزی است که گاه از آن به آبادانی زمین و گاه از آن به پرورش موجودات و تسخیر آن ها یاد می کند.
با این توضیحات به این نگاه رهنمون می شویم که اگر انسان می خواهد با تکیه و اعتماد به نفس مصطلح امروز و براساس اراده و پشتکار و همت، دست به کاری کوچک یا بزرگ بزند اشکالی ندارد، اما باید با این نگرش و بینش باشد که همه این همت و اراده و پشتکار و اقدام او با اذن و قدرت خداوند صورت می پذیرد. درست مانند کسی که می گوید من در خانه خود هر وقت بخواهم با تکیه بر همت و اراده خود و با حرکت به سوی کلید برق، چراغ منزل را روشن کنم اما او در عین حال می داند که همه این اراده و حرکت و اقدام او در روشن کردن چراغ برق وابسته و منوط به اراده و خواست اداره برق منطقه است که آن، این قدرت و توانایی را به خانه او منتقل کرده و این شخص اکنون با توانایی ذاتی خود اقدام به استفاده از برق می کند و این تفسیر همان «ایاک نعبد و ایاک نستعین» است که عبودیت از فعل ماست ولی قدرت و قوت از جانب خداست.
«آثار اعتماد به نفس و توکل قرآنی و ویژگی متوکلان»
اعتماد به نفس و توکل به معنا و مفهوم قرآنی برخلاف مفهوم غربی و اومانیستی آن آثار و برکات فراوانی دارد که می توان به آرامش روحی و روانی شخص اشاره کرد. (آل عمران آیه 172 و 173).
از دیگر آثار آن می توان به افزایش انگیزه و حرکت و تحرک اشاره کرد؛ زیرا شخصی که خداوند خالق و پروردگار هستی را به عنوان تکیه گاه و پشتوانه خویش می بیند، بی هیچ ترسی از آینده و نرسیدن به مقصد و مقصود و اندوهی از گذشته گام بر می دارد و می داند که به هدف خواهد رسید و اگر به ظاهر به امری نرسید در حقیقت به چیز دیگری دست یافته که از مقصد و مقصود مهم تر است و آن ارتباط تنگاتنگ با خدا و تقرب و نزدیکی به اوست.
از این رو اشخاص متوکل، دارای اعتماد به نفس بیش تر برای اقدام و کار هستند و هرگز خسته نمی شوند و از راهی که می روند باز نمی گردند و کوتاه نمی آیند. (اعراف آیه 88 و 89 و یونس آیه 84 و 86). بنابراین استقامت و پایداری در برابر مخالفت ها و سختی ها امری طبیعی در این دسته از انسان هاست. از صفات ایشان می توان به پایداری اشاره کرد به گونه ای که در برابر شکست ها کوتاه نمی آیند و هرگاه دچار شکستی شدند با گام های استوارتر حرکت خویش را از سر می گیرند. (آل عمران آیه 121 و 122 و 172 و 173)
آنان در کارهای خویش از امدادهای غیبی خداوند بهره مند می شوند و خداوند از جایی که امید و روزنه ای به آن نبود به ایشان یاری می رساند. (آل عمران آیه 160 و مائده آیه 11 و انفال آیه 62 و 64).
انسان متوکل از فضل خدا و محبت او بهره مند می شود (آل عمران آیه 159) وچون کارهایش مبتنی بر خلوص و اخلاص و وجه الهی است، رضایت و خشنودی خدا را نیز به دست می آورد (آل عمران آیه 173 و 174) و در هر حال، پیروزی از آن او خواهد بود، چه به ظاهر شکست بخورد و چه پیروز شود چون به رضای او عمل کرده است و لذا موفق و پیروز خواهد بود. (آل عمران آیه 122 و 123 و انفال آیه 48 و 49)
از دیگر آثار توکل و اعتماد به نفس اسلامی و قرآنی می توان به شجاعت و شهامت در برابر مخالفان و دشمنان (یونس آیه 71 و 83)، صبر در برابر شکست ها و اذیت و آزارها و مقاومت ها (ابراهیم آیه 12 و نحل آیه 41 و 42)، سلامت روحی و روانی و جانی در دنیا و آخرت (آل عمران آیه 173 و 174) و برخورداری از روحیه بالا (آل عمران آیه 122) اشاره کرد زیرا خداوند را کفیل خود می داند و همه امور خویش از ریز و درشت را به او تفویض و واگذار کرده است. (آل عمران آیه 173).
این گونه است که در پناه خداوند از مصونیت خاصی برخوردار می شود و هرگز آسیبی از سوی دشمنان انسی و جنی به وی نمی رسد و از ضرر و زیان و آسیب های شیطان در امان و محفوظ می ماند. (حجر آیه 65 و نحل آیه 98 و 99)
به هر حال اعتماد به نفس قرآنی هماهنگی و ارتباط تنگاتنگی با مسئله توکل و مقوله اعتماد به خدا و تکیه بر او دارد و نمی توان مسئله اعتماد به نفس را در اسلام و قرآن از توکل و اعتماد به خدا جدا دانست؛ زیرا باور به جداسازی چیزی جز کفر و شرک نیست؛ و مورد اخیر، همان اعتماد به نفسی است که امام خمینی (رحمةالله علیه) از آن دل خوشی ندارند ( یعنی تکیه بر توانایی های خود و عدم توکل بر خداوند).
در پایان از اینکه این مجموعه را پاسخگوی سوالات خود انتخاب کرده اید از شما متشکریم و امیدواریم از توان مندی های خود نهایت استفاده را بکنید و در زندگی جز متوکلین باشید، زیرا انه لیس له سلطان عل الذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون. چرا که او(شیطان)، بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل مىکنند، تسلّطى ندارد» (نحل/99).
پیروز باشید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید